روش غلبه بر احساس گناه و افسردگی | چه کنیم تا کمتر احساس گناه کنیم؟: با نام و یاد خدا . تا کنون می توان با قاطعیت این جمله را بیان کرد که در هیچ کدام از مقله های مربوط به افسردگی نشده است تا در مورد احساس گناه و روش های غلبه بر ان صحبت نشده باشد. زیر مجموعه افسردگی را شامل شده و با یک دیگر در ارتباط هستند. بسیاری از ما در زمان های به خصوصی ، این حس بد را داشته ایم و از رفتار ها و یا سخنان خود پشیمان شده ایم و ارزوی انجام ندادن ان ها را داریم. اما از نظر شناختی نیز لازم است تا به صورت کامل ان را معنی کنیم. احساس گناه هیجانی است که در زمان های به خصوصی که افکار به خصوصی را در ذهن دارید برای شما پیش می اید. افکار یکه شامل : 1. دروی از انجام دادن وی اپشیمانی از کاری که انجام داده اید به علت کم سطح بودن ارزشی ان فعالیت نسبت به خط قرمز های اخلاقی و رفتاری شما. 2. رفتاری بدی که انجام داده ایم و یا سخن نا مربوطی که زده ایم نشان دهنده بد بودن ما است. به گونه ای که ما توانایی انجام هر کاری را خواهیم داشت. بسیاری از اوقات نیز مشاهده شده است که علاوه بر احساس افسردگی ، شرم یا اضطراب نیز فرد را در بر گرفته است. شرم و اضطراب در افسردگی حاصل از تصوراتی است که ما در سه حالت ممکن به ان می پردازیم. 1. به علت رفتار نا مناسب احساس حقارت کنیم ،2. ترس از اطلاع یافتن دیگران از اتفاق افتاده ، 3. ترس از مقابله به مثل شدن و یا مجازات شدن با رفتار انجام شده . برای اینکه بتوانیم این اتفاقات پیش امده را از نظر مضر بودن یا مفید بودنش ارزیابی کنیم نیاز است تا به بند سه ذکر شده توجه کنید . اگر ترس از مجازات و مقابله به مثل در شما به وجود اید به شدت برای روح و روان شما مضر خواهد بود .

1. تصور اشتباه

اولین تحریف مربوط به احساس گناه ، تصوری است که شما خواهید داشت به عنوان کار اشتباه . باید بدانید که در این تحریف ، اینکه شما تصوری درست داشتید و یا غلز ممکن است وجود داشته باشد. بزرگ کردن یک سری مسایئل باعث می شود تا بعد از گذشت مدتی احساس گناه را در شما به وجود اورد. در یک مثال بیاید ان را با یک دیگر برسی نماییم. در یک داروخانه یکی از بیماران به انجا مراجعه کرده و با احساس شرم بسیار کاغذی را به داروساز می دهد. از او می خواهد که به هیچ وجه به او نخندد و ببند نسخه را نخواند. داروساز که با تعجب سراغ ان نوشته می رود با نوشته ای جالب روبرو می شود به عنوان : من مشکلی دارم که حل نشده است. انگشتانم را در دماغم می کنم و سپس ان را می خورم. داروساز ناگهان به شدت به خنده می افتد. ان زمان می توانست به بدترین زمان ممکن برای خانم شرمگین تبدیل شود اما وقتی متوجه شد که کاری خنده دارست خود او نیز به خنده افتاد. پس سعی کنید زیاد به اتفاقتی که برای شما پیش می اید بال و پر ندهید و خود را زیر سوال نبرید.

2. خود را ادم بد پنداشتن

دومین تحریفی که احساس گناه را در شما ایجاد می کند ، زمانی اتفاق خواهد افتاد که خود را ادم بد تلقی می کنید. این تفکر ، تفکری مخربی خواهد بود که شما را به صورت پی در پی به ناامیدی خواهد کشاند. متاسفانه بسیاری بدون انکه توجه داشته باشند که هر ادم خوش برخورد و به اصطلاح خوبی نیز در موقعیت ان ها به بدترین شکل ممکن پاسخ خواهد داد و یا رفتار خواهد کرد خود را سرزنش می کنند و خود را بد تلقی می کنند. و یا به جای حل مشکلات به سمت افکار منفی روی اورده و خود را تخریب می کنید. راه حلی که وجود دارد ان است که سعی کنید اتفاقاتی که منجر به بد پنداری خود می شود را یادداشت کنید و با تغییر رفتار سعی کنید ان را بهبود ببخشید.

3.شخصی کردن اتفاقات نامربوط به ما

مورد سومی که منجر به احساس گناه بیهوده می شود ، شخصی کردن مسائل می باشد. شما در حادثه مقصر نبوده اید اما ان را ناشی از فعالیت ها یا صحبت خود می دانید .به عنوان مثال از دوست صمیمی خود انتقادی سازنده و بدون تخریب او خواهید کرد اما او حالت تدافعی به خود گرفته و با ناراحتی شدید عکس العمل نشان می دهد. در این حال در تظر داشته باشید که او با بیشتر اندیشیدن به حرف شما نتیجه بگیرد که حرف بی موردی داشتید و برای مدتی ناراحت می ماند. اینکه شما احساس گناه کنید که چرا انتقاد نموده اید کاری درست نخواهد بود چرا که مسئولیت افسردگی او و ناراحتی او ما نبوده اید بلکه مسبب اصلی افکاری است که او دارد .در این مورد پیشنهاد می شود که دقیق به رفتار خود بیاندیشید و تا حد ممکن سعی کنید که مقصر اصلی را بیابید و تا ممکن است بدون چند دلیل قانع کننده خود را مقصر ندانید.

هم اکنون می توانید با تمامی مشاوران کلاس من در اتباط باشید و تمامی سوالات خود را از ان ها جویا شوید. منتظر نظرات و پیشنهادات شما عزیزان هستیم.